به نام خدا
چه بیچاره هستیم ما که در دریای معرفت غوطه وریم و از آب معرفت جرعه ائی نمی نوشیم ،سالیان سال است که صحیفه سجادیه چون قران ونهج البلاغه فقط زینت کتابهای ما شده بدون اینکه زینت قلب ما شود ، نمی دانم به کدامین عمل نیکم (که اگر داشته باشم ) امسال میهمان 2 دعا از زینت العارفین بودم ، که می دانم ثواب این میهمانی برای آن کس است که طبق طبق هدیه الهی از عرش خدا سوغات می گیرد و از مهرش به تنهائی لذت نمی برد ، و من امسال شرمنده امام سجاد فقط خواندم ولی تفسیر گرفتم ، الحمدالله ...
دعای 45 سجادیه ، دعای وداع ماه مبارک که چون به دهه آخر رسیدیم با گوشت و پوستمان این وداع را لمس می کنیم ...
مگر نه اینکه ما خلیفه خدا بر روی زمین هستیم ؟ و مگر نه اینکه جانشین باید چون مالک باشد ؟ امام سجاد (ع)با برشمردن صفات خدا ، الگوی مکارم الاخلاق را پیش روی ما گشوده است ... که اینچنین باشیم ... انشالله ...
1- در برابر احسان مزد نخواهیم ... یادمان برود خیراتی که به خلق می کنیم ... اگر مزد معادل در این دنیا بگیریم ... چه اجری برای سرای باقی خواهد ماند ؟ و مگر نه اینکه قرار است خداوند چندین برایر پاداش حسنه به ما بدهد ؟
2-از بخشش پشیمان نشویم ... بر طبق کلام قران که می فرماید اگر همه دنیا بد شدند تو خوب باش که خوب وبد با هم مساوی نیست ... اگر در برای بخشش وخوبی بدی مزد گرفتی پشیمان نشو که هرگز نزد خدا بخشش گم نخواهد شد
3- در برابر انچه دیگری عمل می کند نه تنها باید جبران کنی تا پشیمانی از نیکی پیش نیاید بلکه باید بیشتر ببخشی تا به عنوان یک الگوی انسان مسلمان دیگران را به نیکی و حسنه ترغیب کنی ( چون خلیفه اوئی )
4-عفو ... امید ما به عفو پروردگار امید ما به دوست داشتن ونیایش ... اگر امیدوار به عفو پروردگار نبودیم آیا می توانستیم باز او را صدا بزنیم ؟حالا که امید به عفو او داریم ، امید به عفو مردمان را نا امید نکنیم ... بگذریم چون نیازمند گذشتیم ...
5-عقوبت به عدل ... اگر در تمام زندگی تلاش کنیم تا به عدل برسیم برنده این زندگی بودیم واین میسر نمی شود مگر با تمرین عدالت ... خصوص در عقوبت انجا که هوای نفس بر ما غلبه می کند ... آنجا که عصبانی وناراحت هستیم از منکری ... انجا است که هستی نیازمند عدل ما نگاه بر دستان ما دارد تا عدالت را به عنوان خلیفه خدا رعایت کنیم .
6-عطائی که به منت آلوده شد از ملکه عزت به ابتذال ذلت سقوط می کند واینجا است که خداوند می فرماید نبخشیدن بهتر از بخشیدن با منت است ... اگر نیکی خود را فراموش کنیم اگر نیکی خود را در برابر دیگران با نیکی خدا به ما مقایسه کنیم آیا جائی برای منت باقی خواهد ماند ؟
7-منع باید برای رضای خدا باشد و خیر بنده ،مثل خدا که می فرماید بنده به شر شتابان است و من به خیر او ... حتی سختی خداوند نه از روی ستم است که از روی خیر است و اگر ما منعی برای هر کس می کنیم ابتدا نگاهی به نیت خود بیاندازیم آیا این منع برای ستم است یا خیر ؟
8-هر مهری را عوضی است که خدای مهر ورز به ما عوض شکر می دهد ... آیا ما هر مهری را عوضی صالح می دهیم ؟
9-پرده پوشی ... که اگر خدا می خواست پرده از روی اعمال ما بر دارد مجالی برای زنده ماندن ما نمی ماند و از خجلت می می مردیم در حالی که آگاه ترین به اسرار است ... وما ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ پرده می دریم نه از روی حقیقت از روی غلبه حسد ... آبروی مردم امانت الهی است در دستان ما هر گاه خواستیم پرده دری کنیم ببینیم اگر خدا با ما چنین کند چه خواهد شد .
10-کارها را بر فضل بنا نهیم ... نیت زندگی ما ر ا فضل پر کند تا چون خورشید از فضل یکسان ما همه مردم به سود جویند ...
11-گذشت ... وقتی نداریم آیا گذشت معنا دارد ؟ وقتی دارا ببخشد به حساب می آید ... مگر نه اینکه اگر خدا می خواست هر گناه ما را زود عقابت کند هیچ موجودی در زمین باقی نمی ماند ؟ ولی می بخشد با تمام قدرت ... بخشش وقتی صاحب حق هستیم ارزشمند است وقتی حقی از ما بر گردن کسی است و به نام فضل وبخشش خدا گذشتیم خدائی شدیم ...
12-وقتی کسی عصیان می کند ... حلم ... ائین زندگی ... همسر داری ... تربیت فرزند ... مدیریت ... و همه آنچه به نام علوم تربیتی سالیان سال با سخترین کلام قصد دارند به انسان بیاموزند ... هنگامی که کسی بر تو عصیان کرد با حلم رفتار کن ...
13-مهلت ... شاید فردا ... هفته بعد ... ماه بعد ... شاید یک روز به راه بیاید ... مهلتی که خدا تا نزدیک مرگ به انسان برای توبه می دهد ، آیا ما نمی توانیم این مهلت را به هم بدهیم ؟
14-بعد از توبه ... ما چه می کنیم ؟ تا ابد کار بد فرد را چون تابلوئی انکار ناپذیر جلوی چشم او ترسیم می کنیم و خدا چه می کند ؟ می بخشد و وارد بهشت هائی می کند که ز زیر درختانش ... چقدر بین خالق و مخلوق تفاوت است و مگر نه اینکه ما خلیفه خدا هستیم وباید این فاصله را کم کنیم ؟